نزاع بین جهان های تجربی با جهان های نهانی و دورافتاده ی خویشتن ها بود. جهان تجربی پیروز شد و ما به جرم قصورمان یک به یک به درون خویش تبعید شدیم. 80 ضریه حکم حقیریست محتسب دارم بزن که {مستی }ام از حد گذشته است. { تو بخوان قصور}
حالا هرکس به اشتغالات خودش می پردازد. نبرد های تن به تن من ها و سیرک صدا ها و هیاهوی عربده های ایگوها، جمعیت اضداد را نشان میدهد البته که الحمدالله المقدس عن الاضداد و الاشکال که اگر نبود حقیقت رنگ می باخت
بهرحال قسمت شور ماجرا همین جمعیت است که 2تا 2تا آشپز دارد. و قسمت بی نمک ماجرا بی خردی است که نور مُنزَل را محقر ساخت و خود را با پرده ی پست مدرنیسم پوشاند. تاریخ میگوید عاجز شد و پسا پست مدرن به جانمان افتاد. به گواهی تاریخ این عجز تا به آخر روانه ماست تا موسم آگاهی را طلب کنیم.
پس چرا حتی بعد از این تبعید هنوز هم کسی طالبش نیست؟
ای انسان تو را چه شده است ؟
- ۰ نظر
- ۱۲ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۳۶