تحت تعقیب ایگوهای ذهنش

در جهت به تحریر درآوردن خیال و ثبت روایت های زیستن گونه

تحت تعقیب ایگوهای ذهنش

در جهت به تحریر درآوردن خیال و ثبت روایت های زیستن گونه

سلام خوش آمدید

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکنولوژی آموزشی» ثبت شده است

با چه دم و دستگاهی از قهوه و پتو و لب تاب و عینک و خوراکی و عود و این قرطی بازیا اومدم که آزمون مرحله سوم رو بدم

زدم روش دیدم نوشته آزمون توسط شما پایان یافته :/

من اصلا کی رفتم توش که بخوام پایان بزنم.

الان نمیتونم آزمون بدم

ارواح خبیثه رفتن جای من شرکت کردن همه رم صفر زدن اومدن :/

 

زیبا نیست ؟ :)

 

باهمون دم و دستگاه برم ادامه سریالمو بببینم آزمون دادن مجازی بمن نیومده هردفعه یه مشکلی پیش میاد😑😂

 

پ.ن: یه کیدرامر بیاد با رسم شکل توضیح بده چرا اینقدر زیبایی حقیقی خوبهههه😍😭

خداروشکر سریال دیدن اونم 8ونیم صبح به لطف آزمون مدرسان به تجربیاتم اضافه شد😂🤦🏻‍♀️

  • زهرا میم

وااااای نه یه خبر بدددددددددددد شنیدم

یکی از آدمای بزرگ زندگیمو ازدست دادم. یجورایی برام حکم استاد داشت. خیلی آدم بزرگی بود اصلا نمیتونم بگم چقدر فقط تو یه جمله خلاصه اش میکنم " به اون بالاها وصل بود " و تمام

لعنت به کروناااااا  تف یعنی...

امروز تا الان که درس نخوندم بقیشم دیگه هم نمیتونم بخونم T T 

هرکی این پست میخونه خواهش میکنم یه فاتحه بخونه براشون لطفا لطفا لطفا

 

 

  • زهرا میم

چند روزیه دارم گند مجازیو درمیارم از بس تو تلگرام و اینستا و پینترستم. واتس آپ به اون بیخودیشم داره به لیستم اضافه میشه. تصمیم گرفتم یه حرکتی بزنم چون داشت خیلی وقتمو میگرفت. حقیقتا چند روزه یا تو گوشی و لبتابم یا دارم درس میخونم به هیچکدوووم از کارای دیگم نمیرسم. حالا  چی بهم تلنگر زد؟
اینکه ۲روز از سردرد و چشم درد حالم بد بود. خودم میدونستم برای ایناست اما به مامان نگفتم وگرنه دوباره غر میزد.
اما از اونجایی که هستی همیشه بامن همراهه امروز صبح این مطلب خوندم و برام خیلی جالب بود. قلقلکم داد تدبیری بیندیشم. و در ادامه الان پست فاطمه رو  خوندم و دیدم یسسسس ممنون خدا که هروقت تصمیم گرفتم پشتم بودی. بله منم میخوام تو چالش با فاطمه همراه باشم. و به تقلید از خودش میخوام هرروز بیام بگم کدوم خونه رو انجام دادم و تجربه ای که داشتم چطور بوده‌. خودمو الزام کردم هر شب پست بزارم چون یجورایی موظف میشم انجامش بدم و طفره نرم😏 
خلاصه هرکیم خواست با من و فاطمه همراه باشه با آغوش باز میپذیریمش.
باشد که رستگار شوم

پ.ن: یعنی واقعا میتونم جامه تعادل بر مجازی بپوشانم یا خیر!🙄

پ.ن2: اگه دوست داشتین درباره مسائل روانشناختی این موضوع بیشتر بدونید اینجا رو بخونید. ؛)

 پ.ن بعد ادیت : وای چه باحال امروز یه پست جدید دیدم برید سر بزنید. 

 

  • زهرا میم

من یه اکسوالم کیپاپرا میدونن چی میگم. یعنی طرفدار گروه اکسو 
داستانی که میخوام بگم اینه که من پارسال که آلبوم سیتی لایتز بکهیون اومد از یه شاپ معتبر سفارشش دادم. آذرماه بود. 
ازاون موقع داره ۱سال میگذره ولی هنوز آلبوم به دست من نرسیده. ادمین همش امروز و فردا میکرد اخرم گفت که بارهاش با بار یه شاپ دیگه است و اونا باید تحویل بگیرن که نگرفتن. منم رفتم به ادمین اون یکی شاپ پیام دادم اون گفت از اونا باری دست ما نیست جز یه کارتن نامعلوم که هنوز نرسیده. منم دیدم خیلی دیر شده و کلا ذوقمو از دست دادم‌. رفتم پولمو پس گرفتم☹️
بعدش پلاس شدم تو تلگرام که حواسم به شاپ ها یا کسایی که آلبوماشونو میفروشن باشه .. به تمام کسایی که میخواستن آلبوم های بکهیونشونو بفروشن پیام دادم همه شون فروخته بودن😕) معلومه آلبوم بکهیون رو زمین نمیمونه)
یه شاپی چند روز پیش دوباره موجودی دیلایت داشت تعدادش محدود بود. برای محکم کاری به دوستام گفتم شما هم بیاین که تا گروه باز شد همه بگیم ورژن نعنایکی هم بگه عسل (چون شایود نعنا بهم نرسه ۲تا داشت) بالاخره چندنفر برای اون لحظه لازمه 😄.
اما جالب اینکه بگم بازم بهم نرسید😐 چون تا گروه باز شد یه جوری همه حمله کررردن که خدامیدونه
مثل وقتی که اول خط مترو باشی و همه جلو در سفت وایسادن که برن تو بشینن. صادقیه هم که باشه بدتر چون گلشهریا یهو میریزن تو ( من یبار داشتم زیر دست و پا له میشدم)
اینم نشد خلاصه 😑
اما الان ۲نفر پیدا کردم که دیلایت نعناشو دارن و قراره از یکیشون بخرم اگه خدا بخواد بالاخره😂
تاحالا تو زندگیم اینقد دنبال چیزی نبودم 😂
پ.ن: من اکسوال دو آتیشه ای نیستم. فن گرل خفن بکهیونم نیستم اما بازم یه اکسوالم و دوست دارم بعنوان یه فن گرل از بایسم یه آلبوم بخرم. ۱۰سال دیگه یادآور بخشی از خاطرات زندگیم خواهد شد که الانمه. 
پ.ن۲: میخرم که بعدا پشیمون نشم. بگم اون دوران رو کامل گذروندم و کلی فن گرلی کردم😁😍 

  • زهرا میم

از اول آبان بطور جدی خوندن ارشد شروع کردم.
برنامه ریختم و فعلا خداروشکر که الحمدالله و گرنه شکر خدا دارم خوب پیش میرم‌. 
تا قبلش هی متزلزل میشدم هی قرص میشدم که ادامه بدم، ادامه ندم. این رشته رو بخونم یا اون یکی . چون ثبات فکری  نداشتم با حرف هرکس نظرم عوض میشد. بالاخره یه روز جدی فکرامو کردم و تصمیمو گرفتم. 
از حق نگذریم استارت زدن و قدم اول برداشتن سخت ترین قسمت ماجراست.
اما از این ماجرا ۱۰روز میگذره و تا الان خوب مقاومت کردم و درسامو طبق برنامه خوندم😅 تو همین چند روزم هی  بالا پایین داشتم یکی میگفت میشه خوند یکی دیگه میگفت نه نمیشه واسه کارت مشکل پیش میاد اونم دیروز به لطف دوستی حل شد. 
برای تصمیم به خوندن و انتخاب رشته و برنامه ریختن خیلی دویدم و پرس و جو کردم. امیدوارم تمام سختی هایی که براش دارم میکشم ثمر بده🌸

پ.ن: رشته ای که میخوام فقط ۸نفر میخواد فقط هم  علامه 😐😂 خلاصه به دعای سبزتان شدیدا نیازمندیم☘️

  • زهرا میم
طبقه بندی موضوعی