رسالتی که بر عهده دارم
هنوز عآشق فلسفم💜
هنوزم هرچند وقت یکبار نیاز دارم از پرتوهای رنگارنگش به تاریکترین گوشه های روحم بتابونم. .
هنوز دنبال کتابهای روانشناسی ام تا زندگی خودم و اطرافیانمو بسازم.
لبتابم پر از مقاله های فلسفی، ادبی و روانشناسیه
هنوز برای رسیدن به حقیقت، کتاب های خاصی رو میخرم و کلاسای مختلف میرم.
هنوز گاهی از منطقه امن خودم میزنم بیرون و بی قانونی میکنم چون هنوز آدم نشدم :)
. [آدم شدن چه آسان، انسان شدن چه مشکل]
پ.ن:هنوز تو اولیش موندم :/ .
ولی یه چیزیو خوب میدونم. من اومده بودم که معلم شم. اولش فقط از روی علاقه بود.
ولی درست ۸ماه پیش بود که همه چی عوض شد..
من کارورز بودم ، رفتم مدرسه، بین بچه ها نشستم و باهاشون حرف زدم ، پاگذاشتم به دنیاشون و اینجوری شد که یه نهال تو ذهنم کاشته شد🌱
[من باید چیکار کنم که نزارم مدرسه اومدن مانع تحصیلاتشون بشه؟ ]
چجوری به کسایی که دقیقا در پست مدرن ترین نقطه از تاریخ هست شدن بگم هممون پشت دوربین خداییم؟
چجوری یادشون بدم باخدا حرف بزنن ؟
بگم هرروز برام بنویسن
در هیاهوی کژیها فکر کردن یادشون بدم و فلسفه برای کودکان براشون از بر کنم و یه کلاس دیالکتیک داشته باشم❣
میخوام زندگیشونو زندگی کنن نه زندهگی
از کتاب، عشق، قلب،شعر و روح بگم
از وجود، معرفت، هستی ونیروی درونیشونو بیدار کنم.
در حقیقت به آگاهی نزدیکشون کنم
و درد انسان بودنُ تو وجودشون بذرافشانی کنم برای فرداها
فرداهای فرزند م/َت/َش/مون/شون/شان
اگر از من بپرسی میگم باید برای معلمی از خدا اجازه بگیری، وضو بگیری و قدقامتِ عشق کنی
حی علی خیر العمل..
- ۹۹/۰۶/۱۸