چقدر تو مجازی باشم وقتی دنیای حقیقیم اینقدر نامرتبه
چند روزیه دارم گند مجازیو درمیارم از بس تو تلگرام و اینستا و پینترستم. واتس آپ به اون بیخودیشم داره به لیستم اضافه میشه. تصمیم گرفتم یه حرکتی بزنم چون داشت خیلی وقتمو میگرفت. حقیقتا چند روزه یا تو گوشی و لبتابم یا دارم درس میخونم به هیچکدوووم از کارای دیگم نمیرسم. حالا چی بهم تلنگر زد؟
اینکه ۲روز از سردرد و چشم درد حالم بد بود. خودم میدونستم برای ایناست اما به مامان نگفتم وگرنه دوباره غر میزد.
اما از اونجایی که هستی همیشه بامن همراهه امروز صبح این مطلب خوندم و برام خیلی جالب بود. قلقلکم داد تدبیری بیندیشم. و در ادامه الان پست فاطمه رو خوندم و دیدم یسسسس ممنون خدا که هروقت تصمیم گرفتم پشتم بودی. بله منم میخوام تو چالش با فاطمه همراه باشم. و به تقلید از خودش میخوام هرروز بیام بگم کدوم خونه رو انجام دادم و تجربه ای که داشتم چطور بوده. خودمو الزام کردم هر شب پست بزارم چون یجورایی موظف میشم انجامش بدم و طفره نرم😏
خلاصه هرکیم خواست با من و فاطمه همراه باشه با آغوش باز میپذیریمش.
باشد که رستگار شوم
پ.ن: یعنی واقعا میتونم جامه تعادل بر مجازی بپوشانم یا خیر!🙄
پ.ن2: اگه دوست داشتین درباره مسائل روانشناختی این موضوع بیشتر بدونید اینجا رو بخونید. ؛)
پ.ن بعد ادیت : وای چه باحال امروز یه پست جدید دیدم برید سر بزنید.
چه لینکهای خوبی دادی زهرا. یه چیز جالب بگم؟ اون مطلب «مخترع واقعیت مجازی میگوید...» رو امروز سر یه چیز دیگه هم پیدا کردم ولی نخوندمش! آیا اینکه الان دوباره میبینمش یه نشانه نیست؟ :))