تحت تعقیب ایگوهای ذهنش

در جهت به تحریر درآوردن خیال و ثبت روایت های زیستن گونه

تحت تعقیب ایگوهای ذهنش

در جهت به تحریر درآوردن خیال و ثبت روایت های زیستن گونه

سلام خوش آمدید

...

این چندوقت اینقدر سرم شلوغ بود نفهمیدم اصلا چجوری گذشت.

تا حالا 3تا آزمون مدرسان دادم که فقط از یکیش راضی بودم. دقت کردین وقتی داری درس می خونی همه کارای دنیا برات جذاب میشه؟ کلی دوره پیدا کردم که میخوام شرکت کنم. کتاب های نخوندم هرروز بیشتر از روز قبل بهم چشمک میزنن. زبانم نصفه مونده و دلم خیییلی براش تنگ شده. اینقدر دلم میخواد گلدوزیمو ادامه بدم که خدا میدونه . تازه کلی بافتنی میخوام یادبگیرم. دقیقا تو همین اوضاع کلی ایده برای اتاقم به ذهنم رسیده 😂. دلم میخواد به معلم راهنمام کمک کنم الان که مریضه بقیه درساشم من درس بدم ولی واقعا وقت ندارم. برای اینکه خودمو آروم کنم هی میگم خودت از سال دیگه میری سرکلاس کلی باید وقت بزاری هم لذت میبری هم خسته می شی. 

چند روزه با مامانم بحثم شده اصلا نمیتونم درکش کنم. متاسفانه خانواده های مذهبی بعضیاشون خیلی افراطی عمل می کنن یا هرچیزیو به دین ربط می دن. درحالی که هییییچ ربطی نداره. واقعا بعضی وقتا می مونم باید چیکار کنم. با تابوهای ذهنیشون یه جاهایی حق زندگیو ازم گرفتن واقعا از دورانی که باید جوونی کنم هیچی نفهمیدم و این خیلی ناراحتم می کنه و پتانسیلشو دارم تا صبح برای خودم گریه کنم. 

آدم تا یه سنی می تونه یه سری کارا رو انجام بده. یسری هم بری زمانیه که دختری 

وقتی ازدواج کنی برای خیلی چیزا دیگه دیر شده.

احساس تباه بودن می کنم. 

پ.ن: 12 بهمن میرم تو 23 سال

ولی آیا واقعا 23 سالمه؟

 

 

 

  • زهرا میم

نمیدونم چرا اینقدر امروز خسته بودم. چشمام خشک شدههه بدجور نمیتونم زیاد باز نگه دارم . این دکترهای محترمم هیچکدوم نمیفهمن چرا ایندر چشمام خشک میشه. 3تا قطره تموم کردم از صبح.

بااینکه از شدت خشکی مجبور شدم تایم هات امنایی کلاس مدرسمو  کنسل کنم ولی درسامو با بدبختی در حالی که هی یه چشممو میگرفتم بعد دوباره اون یکیو میگرفتم😂 و هی قطره میریختم بالاخره خوندم.

😂😂اینا رو مینویسم که سال دیگه در حالی که ارشد قبول شدم اینارو بخونم یادم بمونه چقدر دارم زحمت می کشم و از خودم تشکر کنم...

پ.ن: یعنی من جز اون 8نفر میشمممم؟؟ 

ولی شاعر میگه رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز    صدسال اگر درس بخوانی همه هیچ است :| 

* ستاد روحیه دهی به خودم 😂

  • زهرا میم

امروز اولین مرحله آزمون مدرسان شریف بود.

محل آزمون دانشگاه امیرکبیر بود.. راستش چون یکی از دوستام اونجا بود و ما خیلی می رفتیم اونجا همون لحظه که وارد دانشگاه شدم چنان بغضی تو گلوم بود که نمیدونستم چیکارش کنم‌. تمام روزهای قشنگ زندگیم از جلوی چشمام رد شد.. روزهایی که کرونا ازم دزدید :) تنها باری که نتونستم دربرابر ظلمی صدامو بلند کنم همینجا بود ... 
سطح آزمون متوسط بود ولی فهمیدم یسری نکات اصلا بهشون توجه نمی کردم‌. این مدت خیلی سخت درس خونده بودم نتیجه مرحله اول درسته مهم نیست اما رو انگیزم خیلی تاثیر میذاره. امیدوارم خوب داده باشم.

  • زهرا میم

می‌خواستم یه ورکشاپ مربوط به روانشناسی شرکت کنم، که فرد مورد نظر تو بیو نوشته بود: دانش آموخته‌ی دوره‌ی فلانِ فلان استادِ خارجی.
بعد آخرین لحظه به خودم گفتم بذار من برم این استاد خارجی رو سرچ کنم ببینم چه خبره، تاحالا ازین دوره‌ها گذاشته؟ به کسی مدرکی چیزی بده؟ 
خلاصه رفتم دیدم، هیچ دوره‌ای نذاشته و فقط سه تا کتاب داره درمورد اون مبحث که به راحتی دانلود کردم:/ 

پوینت حرفم این بود سرچ کنید خدایی، تو یه کانال دیدم درمورد صلاحیت رضا شیری توی طرحواره درمانگری می‌نویسن، اومدم بگم به‌خدا سرچ کنید می‌بینید نه‌تنها طرحواره رو  زیادی اینجا بولد کردن (چون خاصیت چیزای جدید همینه، برن توی بوق و کرنا) بلکه ازاون بدتر، رضا شیری تراپیست خوبی نیست دوستان. باور بفرمایید با چندتا چک کردن ساده به عدم صلاحیت یا صلاحیت داشتن آدم‌ها خواهید رسید. :)
 

  • زهرا میم

آلن دوباتن عزیزم می‌گفت شما درسته بزرگسال هستید ولی درست مثل نوزاد‌هایی که میرن مهمونی و از شدت صدا و همهمه بعد یه مدت خسته می‌شن و گریه می‌کنن و وقت خوابشون می‌رسه، باید مواظب استرس‌ها و نوعی که زندگی می‌کنید و اطلاعاتی که وارد می‌کنید به مغزتون باشید و کنترلشون کنید. یکی از راه‌ها این بود که : 

تعهداتتون و تعداد آدم‌های دوروبر خودتون رو کم کنید
از لحاظ تئوری خیلی این حرف رو میزنن که باید آدم‌های زیادی اطرافمون باشن، ولی تعهد زیاد باعث میشه که انرژی روانی زیادتری ازمون بره و ما باید توی هرحالتی، هرکاری، هرموقعیتی، تایم‌هایی رو به خودمون اختصاص بدیم.
 راه دیگه این بود که:

با دفتر و خودکار برید توی رخت‌خواب
برای خودتون بنویسید که چی بهتون اضطراب میده؟
چه‌چیزی و چگونه باعث رنجتون می‌شه؟
و چی هیجان‌زده‌تون می‌کنه؟
و به این‌ها جواب بدید و از جواب‌ها نگه‌داری کنید.

در طول زمان باعث می‌شه هم بیشتر خودتون رو بشناسید و هم منبع‌هارو شناسایی کنید و هم بتونید هیجان‌هاتون رو بهتر کنترل کنید🌸

 

پی نوشت : من یه مدته اینکارو میکنم خیلی بهم آرامش میده.. امتحان کنین ؛)

  • زهرا میم

سلااام چطورین؟ 

خیلی وقته نیستم ... اینا همش تقصیر درس و دانشگاه و ارشده و کلاس نیمه مستقلی که برای تدریس دارم و غیره حالا بگذریم

چی کشوند منو این/جا؟

بله من تو یه چالش شرکت کرده بودم که برنده نفر اول شدم راستش یک درصد هم فکر نمیکردم برنده شم اما مثل اینکه شانس کلید دستش مونده بود اومد تو😅

هدیه ام رو دریافت کردم حالا اومدم که عکسشو بزارم اینجا تا یادم باشه منم انگار یه شانس هایی تو این برنامه ها دارم 

تشکر ویژه از آقای هاتف که با اینکه اینقدر دیر جوابشون رو دادم صبر کردن و خواستن که به خودم بدنش.

ممنون از هدیه اتون

زندگیتون پر از فراوانی 🙏🏼

 

پ.ن : بااینکه میدونم باهاش میخوام چی بخرم ولی اگه شماهم نظری دارین بگین شاید نظرم عوض شد ؛)

پ.ن : عکسمو crop نکردم که جای صحبتی باقی نمونه😁

پ.ن: ممنون از محیا جان که منو به این چالش دعوت کرد 

پ.ن آخر: وااااای چقدر دلم برای اینجا و پست گذاشتن تنگ شده بووود😍

 

 

  • زهرا میم

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ

خلقتون کردیم امتحانتون کنیم تا ببینیم عمل کدومتون نیکو تره

سوره ملک آیه2

امتحان : درجه ایه که مابتونیم افزایش پیدا کنیم تا به چی برسیم؟ عمل نیکو تر 

در کنارش  آیه 70 سوره اسرا

 وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا

ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم در صحرا و دریا از نعمت های پاکیزه دادیم و اون هارو بر بسیاری از موجودات برتری دادیم.

کرمنا توی حدیث کتاب احادیث قدسی توی معنیش آورده [ اکرام  نمودن تو حق است بر من ]  یعنی تکریم کردن انسان حقیه بر خدا 

باز از این جنس کرمنا دوباره تو احادیث قدسی داریم که قَدْ نَظَمْتُ لَکَ کُلَّ شَیْ ءٍ تُرِیدُ .

پس منظم می کنم برای تو هرچه را که بخواهی 

نظمت:  منظم میکنم/ چیدمان       لک : برای تو     کل شی ترید:  هرچیز را که بخواهی   (در خواست کردن از خدا )

پس خدا برات منظم میکنه هرچیو که تو بخوای یعنی تو میخوای درخواست میکنی و خدا برای دادن آنچه تو میخوای جهانش رو برات به نظم در میاره

با امکانات و امتحاناتی که برای تو میچینه نَظَّمَ میکنه زندگی تو رو ، تا تو با قوی شدن صفتت بتونی به خواستت برسی و نعمت بیشتر دریافت کنی 

حضرت موسی از خدا پیروزی بر فرعون خواست و فرعون 40سال بعد نابود شد در صورتی که تو قرآن داریم تو لحظه دعای موسی اجابت شد خب پس 40سال برای چی طول کشید ؟

40سال مرتب موسی و قومش امتحان شدن برای بهتر شدن صفت های خود شخص موسی و قوم موسی تا بتونن به پیروزی فرعون برسن و 40سال بعد این اتفاق محقق شد.

مثلا صبر حضرت موسی در داستان خضر و موسی ( صبر قوی تر => پیروزی بر دشمن) پس ما هرچی از خدا بخوایم جهان اونو برای ما به نظم در میاره. ابر و باد و مه و خورشید و فلک بکار میندازه تا ما در صفات مورد نیاز اون نعمت قوی بشیم  بعد قوی شدن به ما نعمت میده و راحت قوی شدن در برابر امتحان صبر و مقاومته

تو روایت هاهم هست

صبر و تسلیم راز پیروزی امتحانه

پ.ن :  گفتم اینارو پست کنم شاید قلبی بهش نیاز داشت :)

 

  • زهرا میم

توجه:یه درخت خرمالو تو حیاط برات کاشتم همینطور که داری از میوه هاش میخوری این نامه رو بخون

تخلف از آن پیگرد قانونی دارد

سلام زهرا

امیدوارم که حالت خوب باشه و در حال زیستن در رویاهای اکنونم باشی. ^ ^

وای یعنی الان سی ساله که کار کردی و بازنشسته شدی؟ اصلا نمی تونم تصور کنم که الان چه اوضاعی داری

 حتماً از زندگی که داری بنویس و تو دفتر خاطراتم ثبتش کن. چقدر پیر شدی؟  از جسم نحیف و بی جونم چه خبر؟ اصلاً تونسته تا ۸۰ سالگی دووم بیاره و برات کار کنه یا الان با صد تا دوا دکتر سرپایی ؟ البته اگر سرپا باشی :| [ اگر مستجاب الدعوه باشی الان نیستی که بخونی چون تو از پیری میترسی و میخواستی اون روزاتو نبینی ]

از حال روحت بگو ببینم سبز نگهش داشتی؟ دارم جون می کنم برای جوونه زدن حقیقت روحت .بهش رسیدی؟ نگو نه که خیلی ناراحت میشم حداقل بگو تا یه جایی آره :/

خودتو جلوی آینه ببین! دیگه ۸۰ سالته و از مرز ترس هام گذشتی. از ترس هام بگو .. اصلا  این کرم های چشمی که خریدم و روتین های پوستی که دارم انجام میدم چقدر اثرگذار بود؟ مراقبت های پوستی به دردت خورد یا رسما پولامو دارم میریزم تو جوب ؟

میشه بگی مامان بابا تو کی از دست دادی؟ آره میدونم سرزنشم نکن که از الان فوبیای این اتفاق دارم خودت در جریان همه چیز هستی. ببخشید خاطراتت رو یادآوری کردم.

راستی درسته که دو تا بچه داری اولی پسر دومی دختر ؟درست از آب در اومد؟ چه جوری تربیت شون کردی؟ اون جور که تو ذهنت بود؟ اونی شدن که میخواستی؟ زندگیت همونیه که تجسم می کردی؟ اگه راست میگی از شوهرت بگو😂

 دوستات چیکار میکنن؟ با کدوماشون هنوز در ارتباطی؟ روابط چه تغییری کرده؟ کیا تو دایره آدمای مهم زندگیتن ؟ محدثه و نفیسه هنوزم هستن نه

 هنوزم عاشق چیزای گل گلی و صورتی و فانتزیی؟  خونت صورتیه مثل اتاقت؟ یا مثل آدم های بزرگ مثلاً فهمیده کرم قهوه ای و رنگهای تیره کردی؟ 🙄 اما مطمئنم کلی گلدون جلوی پنجره است که هرروز صبح بهشون آب میدی و حتما یکی از اوناهم برگ انجیریه 😍از قرتی بازی های دیگت چه خبر؟ هنوزم حنا میزاری؟ چقدررر طرحای مختلف تو پینترست سیو کردم فکر کنم تا اون موقع همه رو زده باشی

وای راستی  بگو چشماتو عمل کردی یا از دست دادیشون بااینکارات؟ الان که نمره ام  3و75 امیدوارم که این نامه رو داری با چشمای خودت میخونی :)

به دفتر صورتی بزرگت نگاه کن . اهدافمو توش نوشتم به کدوماش رسیدی؟ کتابتو نوشتی ؟ اسمشو چی گذاشتی؟ ایدئولوژی که برای زندگیم دارم می سازم بگو چطور شده؟ در چه حاله؟ بیخیال نشدی که؟ میدونی که خیلی دارم براش وقت صرف می‌کنم و امیدوارم قدردان بوده باشی و تو چهارچوبی که دارم میسازم زندگی کرده باشی.

خیلی دوست دارم بدونم تو چقدر اونی شدی که میخواستی.

یه سوال!  کرونا کی تموم شد؟ اولین جایی که بعد کرونا رفتم کجا بود؟ با کی بود ؟ کم کم داره این قرنطینه به یک سالگی خودش نزدیک میشه . حدود ۱۰ ماهه که خونم بیرون نرفتم.  اوایل با دوستام چند جا رفتم اما الان دیگه اوضاع بدتر شده و دیگه نمیشه.

آرزومو برآورده کردی ؟ میخواستم کل کافه های تهران زیرپا گذاشته باشم.

اون همه کلاس رفتن و ویس گوش دادن به کجا رسید؟ بگو چقدر خفن شدی؟

نگو که از کیدارما  بیرون نیومدی که باور نمیکنم! دیگه تاالان باید عاقل شده باشی!

 برو دفترچه گل گلیمو از کشو دربیار.لیست کتاب‌هایی که باید میخوندم نوشتمو چک کن. ببین تیکاش کامل شده یا نه. اگر نه برو بقیه اش رو تهیه کن بخون.

زهرا یادت نره چه ۲۱ ساله باشی چه ۸۰ ساله فرقی نداره.  تو هنوز روحیی که در عالم ماده داری زندگی می کنی. پس هر لحظه قدر بدون نبینم بگی من که دیگه آب از سرم گذشته فایده نداره پیر شدم توان ندارم و فلان از این حرفای صدمن یه غاز که خوب میدونم بلدی تنبلی کنی. این جسمت که از اون اول هم نحیف بود اما میدونم روحت هنوز جوونه . طبق برنامه ها و پیش‌بینی‌های من تو الان یه آدم خفن شده باشی که اگه نشدی   نفرین آمون بر تو باد . تمام عمرتو له کردی رفت.🙌🏻👽🧐😵🤫😡

راستی برای بعد از نامه برنامه دارم برات یه دقیقه صبر کن نرو تو گوشی😑

 الان برو سراغ فیوریت همیشگیت در سبک هوگه. بعدم به کسایی که دوستشون داری همین الان بگو. برای پدر و مادرت خیرات کن. اگر هنوز وبلاگت هست و تونستی نگهش داری برو یه پست بذار و بگو که /روز موعود رسید من ۸۰ سالمه و در کمال تعجب زندم نامه خوانده شد امضا زهرا میریم / اگه تونستی از احساسات و زندگیت یه مختصر توضیحی هم بنویس.  راستی استلا که به این چالش دعوتت کرده بود هنوز دنبالش می کنی؟ اون هنوز 80 سالش نشده اگه آره بهش خبر بده یا پایین پستت  تگش کن .

 

خب حالا برو مثنوی تو بردار و روحتو باهاش سبز کن ☘️🌸

این شعر یادت هست؟ گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر :)) خواستم یادت بندازم گفتم شاید یادت رفته باشه و کمکی بهت کرده باشم. بچه هاتو ببوس شوهرت نیز هم😅  نوه هات یادت نره. اوا نتیجه هم داری که اونارو دوبار ببوس 

 

پ.ن : امیدوارم تا اون موقع هنوز هممون کنار هم باشیم و تا اون موقع از هم خبر بگیریم

پ.ن بعدی : درباره هوگه پست جدا میزارم و میگم چیه

پ.ن بعد تر: حلال کنید خیلی طولانی شد 

پ.ن آخر: درباره اینکه ببینین در اینده چندتا بچه خواهید داشت و جنسیتشون چیه هم یه پست جدا میزارم

 

و در آخر ممنون از استلا که منو به این چالش دعوت کرد. هرکس که این پستو میخونه به چالش دعوته و خوشحال میشم انجامش بده از جمله محیا ، فاطمه  و mochi  و دیگر دوستان ؛)

  • زهرا میم

وااااای نه یه خبر بدددددددددددد شنیدم

یکی از آدمای بزرگ زندگیمو ازدست دادم. یجورایی برام حکم استاد داشت. خیلی آدم بزرگی بود اصلا نمیتونم بگم چقدر فقط تو یه جمله خلاصه اش میکنم " به اون بالاها وصل بود " و تمام

لعنت به کروناااااا  تف یعنی...

امروز تا الان که درس نخوندم بقیشم دیگه هم نمیتونم بخونم T T 

هرکی این پست میخونه خواهش میکنم یه فاتحه بخونه براشون لطفا لطفا لطفا

 

 

  • زهرا میم

این یه کد تخفیف 40 درصدی واسه طاقچه است هرکس یبار میتونه استفاده کنه 

گفتم به اشتراک بزارم شاید بخواین ^ ^

                                                                                           tgp741

  • زهرا میم
طبقه بندی موضوعی